یلدا را چرا جشن می گیریم؟
شاید ته ذهن خودمان پرسیده باشیم که این یک دقیقه اضافه تر بودن تاریکی شب ،چطور علتی برای یک جشن چند هزار ساله شده است؟ اما بعدش که یادمان می افتد قرار است دیدارمان با کسانی که دوستشان داریم تازه شود،می گوییم ،لابد بهانه ای بوده است که آدم ها از قدیم الایام دلشان به هم گرم شود ،پس یک خوش حالی عمیقی درونمان را گرم می کند که یافتم ، همین است . بهانه ای برای با هم بودن . اما درباره دلیلی که برای خودمان آوردیم ،خیلی بی راه نیست اما بیایید امسال کمی پا فراتر بزاریم ببینیم کتاب ها وپژوهشگرانی که بی وقفه درباره پیشینانمان گفته اند، نطرشان درباره یلدا چیست ؟ البته نگران نشوید ، قرار نیست با یک متن ثقیل و نچسب پژوهشی طرف باشید فقط گریزی میزنیم به سطوح بالاتری از این معنای شب سرخگون که هرسال جشن می گیریم.
یلدا اصلا یعنی چی ؟
واژه یلدا به معنی ولادت و تولد است و ریشه سریانی دارد از زبان های قدیمی پس معلوم می شودجریان این شب ،به تولد بر می گردد ،امّا مهم است تولد چه کسی؟ قبل از اینکه از شخص متولد صحبت کنیم، لازم است به این نکته مهم توجّه کنیم که در باور پیشینیان، دو قطب نور و ظلمت وجود داشت، دین و مراسمی که انجام میدادند برای یاری رساندن به نیروهای نور بوده تا تاریکی شکست بخورد؛ چرا که تاریکی اهریمنی و شیطانی است.
با این مقدمه، معمّا آسان شد. یکبار دیگر به همان یک دقیقه اضافهتر برمیگردیم و با اندیشه مردم باستان ترجمهاش میکنیم؛ شب یلدا، آخرین شب بلند است و نور و روشنایی، تاریکی را شکست میدهد. بعد از شب یلدا، از طول شب کم میشود و به درخشش روز افزوده میشود. به عبارتی دیگر، بعضی معتقدند شب یلدا، شب تولد خورشید است. سعدی هم به همین مناسبت برایمان میخواند:«صبح صادق ندمد، تا شب یلدا نرود» بعضی هم این شب را تولد ایزد مهر میدانستند (که البته این ایزد با خورشید ارتباط تنگاتنگی دارد)، مهر از ایزدهای مهم مردم باستان بوده، پس طبیعتا تولدش هم باید مهم و خاص باشد. آوازهاش تا عصر ما هم میرسد و گرمایش، کنار هم جمعمان میکند.
البته از جشن تولد ایزد مهر و تقدیس نور و روشنایی که بگذریم، اول دی در جامعه کشاورزی آن زمان، پایان برداشت محصولات صیفی هم بوده و یک جور زمان استراحت مردم کشاورز محسوب میشده است. (فراموش نکنید به اندازه کارمندان عصر ما، آن زمان کشاورز در ایران زندگی میکرده است)
پس، همه دور هم جمع میشدند و یاری رساندن به نیروهای روشنایی و استراحت برداشت محصولشان را یک کاسه میکردند و برای فصل جدید و فعالیتهای تازهشان، آماده میشدند
پیشینیان چطور جشن می گرفتند ؟
در این باره شاید چیز هایی از بزرگترهایما شنیده باشیم ،اینکه محفل خانواده ها با گرمای کرسی حسابی گرم میشده ، خوش سخن ها قصه و ترانه می خواندند و آجیل و شب چره میخوردند (شب چره دانه هایی مثل گندم و نخود برشته ، تخمه هندوانه کدو و بادام ،پسته ، فندوق ، کشمش ،انجیر و توت خشک است)البته که گوشه گوشه ایران بنا به فرهنگی که داشتند ،از سر ذوق چیزهایی به مراسمشان اضافه می کردند اما به نظر می رسد کرسی نقشی لاینفکی داشته تا جایی که میرالهی همدانی معتقد است تا میتوانی ز فرش چو کرسی جدا مباش آتش به فرق ریز و مکن اختیار برف
راستی همین یلدای ما در میان رومیان به نام «ناتالیس انویکتوس» نامیده میشده است که یعنی روز مهر شکست ناپذیر. به هر حال، آن قبلترها با وجود اینکه از اینترنت خبری نبوده، فرهنگها با هم ارتباط محدودی داشتند و گاهی با تاجران و بازرگانان از قومی به قوم دیگر سفر میکردند.گر چه حرف درباره این فرهنگ کهن، بسیار است، قول داده بودیم، ساده و مختصر برگزارش کنیم. امیدواریم بر دلتان نشسته باشد و در ذهنتان به یادگار بماند. راستی اگر اهل شهر و دیاری هستید که برای یلدا رسم ویژهای دارید یا در گذشته داشتهاید، حتما برایمان بنویسید.
یلدای سرخگونتان، پر از نور و روشنایی...
ثبت دیدگاه